چهارده دریا |
دختر کوچولو به مهمان گفت :
" میخوای عروسکامو بیارم ببینی ؟! "
مهمان با مهربانی جواب داد:
بله ... حتما ....
دخترک دوید و همه ی عروسک ها را آورد ...
بعضی از اونا واقعا با نمک بودن ...
ولی در بین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه هم بود.
مهمان از دخترک پرسید:
کدومشونو بیشتر از همه دوست داری ... ؟!
و پیش خودش فکر کرد حتما اونی که از همه قشنگ تره ...!!!
اما خیلی تعجب کرد
وقتی دید دخترک به عروسک تکه پاره ای ک یک دست هم نداشت اشاره کرد
و گفت :
" اینو "
مهمان با کنجکاوی پرسید:
اینکه زیاد خوشکل نیست ؟!
دخترک جواب داد:
" آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه
اونوقت دلش می شکنه ! "
"مهربونی یعنی این …
زندگی فردا نيست ،
زندگی امروز است ،
زندگی قصه عشق است و اميد ،
صحنه ی غمها نيست.
به چه می انديشی ؟!
نگرانی بیجاست ،
عشق اينجا و تو اینجا و خدا هم اينجاست ،
پای در راه گذار،
راهها منتظرند ،
تا تو هر جا كه بخواهی برسی ،
پس رها باش و رها ،
تا نماند قفسی
نظرات شما عزیزان: |
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |